ایرانیها در کار گروهی ضعیف هستند؛ اگر تا به حال این جمله را نشنیده باشید، ایرانی نیستید! اما آیا این جمله حقیقت دارد؟ میتوان ضعف در کار گروهی را به ملیت نسبت داد؟ یا آنچه جای خالیاش در سازمانهای ایرانی حس میشود، مهارت کار تیمی است؟ همان چیزی که از ابتدا به ما آموزش داده نشده است. در این مقاله میخواهیم راههای تبدیل شدن به یک همتیمی خوب را به شما نشان بدهیم؛ و با کمال تاسف باید بگویم که بعضی از موانع کار تیمی موفق، ویژگیهایی است که در سازمانهای ایرانی نهادینه شده است.
اعضای بدن خود را در نظر بگیرید؛ هر ارگان وظایف خود را انجام میدهد، اما در کنارش با سایر ارگانهای بدن هم همکاری میکند. اگر یکی از این ارگانهای حیاتی از همکاری با بقیه دست بکشد، فاجعه به بار میآید. بدن انسان نمونهای از یک سازمان است. ممکن است تصور کنید که کارمند خوبی هستید و بدون نظارت مافوق، وظایفتان را بی کم و کاست انجام میدهید، اما این کافی نیست. هر یک از اعضای سازمان در یک کل بزرگتر تعریف میشوند و خارج از آن، هویت مستقلی ندارند.
چگونه در کار تیمی موفق عمل کنیم؟
ایده ارتش یکنفره را فراموش کنید! هیچ کس به تنهایی از پس همه چیز برنمیآید. شما نه تخصص کافی برای انجام دادن همه کارها را دارید، و نه مهارتش را. پس وقتش رسیده که دست از تکروی بردارید و با اعضای تیم همراه شوید. اما اعضای یک تیم چه خصوصیاتی باید داشته باشند؟ چگونه میتوانیم عضو خوبی از یک تیم باشیم؟ در این مقاله در مورد مهارتهایی میگوییم که فارغ از زمان و مکان، از شما یک همتیمی خوب میسازند.
هوش یا تخصص؛ مسئله این است!
شما اولین نفری نیستید که به فکر انتخاب افراد باهوش برای ساختن تیم افتادهاید! نتایج پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که نه هوش و نه تخصص، به تنهایی ملاک خوبی برای انتخاب یک همتیمی خوب نیستند. آنچه در کار گروهی اهمیت بیشتری پیدا میکند، مهارت است؛ عاملی که به همافزایی اعضای گروه کمک میکند و بهترین نتیجه را به دست میدهد. توانایی اعضا برای تبادل مهارتها را هم نباید ندیده گرفت.
از همکارانتان کمک بخواهید
یکی از ویژگیهای شخصیتی که برای حضور در تیم لازم است و از شما هم تیمی بهتری میسازد، این است که همه کارها را خودتان انجام ندهید و از همکارانتان بخواهید به شما کمک کنند. این کار زمینه را برای استفاده از ایدهها، پیشنهادها و تخصص دیگران فراهم میکند. از طرف دیگر از این طریق میتوانید در همکارانتان احساس همدلی و همراهی ایجاد کنید و فضای صمیمی را که برای کار گروهی به آن نیاز دارید، تقویت کنید.
در کار تیمی بر نکات مشترک تمرکز کنید
مسائلی مانند قدرتطلبی و شهرتطلبی ممکن است کار کردن در یک تیم را برای شما سخت کند، به خصوص در سازمانهای بزرگ که سلسلهمراتب عمودی دارند و فضای رقابتی در آنها قویتر است. چیزی که اهمیت دارد، این است که بر علایق و نکات مشترک بین اعضای تیم تمرکز کنید و اجازه ندهید رقابت، مانعی بر سر راه شما ایجاد کند. اعضای یک تیم باید بر منافع مشترک و اهداف اصلی تمرکز کنند و منافع شخصی خود را به منافع جمعی ترجیح ندهند.
ایده ارتش یکنفره را فراموش کنید! هیچ کس به تنهایی از پس همه چیز برنمیآید. شما نه تخصص کافی برای انجام دادن همه کارها را دارید، و نه مهارتش را
شنونده صبور و خوبی باشید
در اهمیت هنر گوش دادن، یادآوری همین نکته کافی است که انسان دو گوش دارد و یک زبان! اعضای تیم باید احساس کنند دیده میشوند و به آنها بیتوجهی نمیشود. به عنوان عضوی از یک تیم، بهترین هدیهای که میتوانید به همکاران خود بدهید، این است که آنها و تلاشهایشان را ببینید و به حرفهای آنها گوش بدهید. از زبان بدن در این راه به خوبی استفاده کنید و به همکارانتان حس مثبت بدهید. اطمینان داشته باشید که این حس مثبت به شما بازمیگردد.
سلسله مراتب را در هم بشکنید
وقتی پای کار گروهی به میان میآید، بهتر است سلسلهمراتب را نادیده بگیرید و تا جایی که امکان دارد، با اعضای تیم همراهی کنید. برای انجام کارهای روزمره داوطلب شوید و مطمئن باشید که همکاران شما، از یک لیدر بیشتر حرفشنوی دارند. وقتی با یک تیم همکاری میکنید، این که مدام دستور صادر کنید و خودتان از پشت میز بلند نشوید، تصویر خوبی از شما نمیسازد!
در کار تیمی دنبال مقصر نگردید
بروز خطا در کارهای گروهی اجتنابناپذیر است. چیزی که اهمیت دارد، نحوه برخورد شما با خطای همکارانتان است. بازی «کی بود کی بود، من نبودم!» بدترین کاری است که در این مواقع میتوانید انجام بدهید. نیازی نیست به دنبال مقصر بگردید و خطاهای دیگران را بزرگ تر از آنچه هست، جلوه بدهید. تمام کاری که لازم است بکنید، این است که برای جبران وضعیت پیش آمده، با اعضای گروه همکاری کنید و کاری کنید که همکار خاطی، فشار روانی کمتری را احساس کند.
مهارتهای خود را انتقال دهید
هر کسی مهارتها و استعدادهایی دارد که بقیه از آن بیبهره هستند، حتی اگر تخصص یکسانی داشته باشند. این مهارتها را از دیگران دریغ نکنید و اجازه بدهید در گروه جریان پیدا کنند. ممکن است کاری که از شما تنها یک ساعت زمان میگیرد، یک روز یکی از همکارانتان را درگیر کند. به خاطر داشته باشید که هیچ چیز مثل کمک کردن بدون چشمداشت، نمیتواند اعتماد دیگران را به شما جلب کند. از استعدادهایتان برای شبکهسازی استفاده کنید.
بیتفاوت نباشید
حساسیت اجتماعی یکی دیگر از عوامل موفقیت یک تیم در دستیابی به اهداف است. ممکن است دیدن ناهنجاریهای اجتماعی یا سازمانی شما را ناراحت کند، اما این کافی نیست. چیزی که اهمیت دارد، واکنش مناسب شما به این اتفاقات است. حمایت از اعضای تیم در قالب حساسیت اجتماعی، باعث میشود انسجام تیم بیشتر شود و افراد، گروه را از آن خود بدانند. البته حساسیت اجتماعی و واکنش نشان دادن به بیعدالتیها، ممکن است از دید مدیران نکته مثبتی نباشد!
در کار تیمی خوش بگذرانید!
درست است که اعضای تیم برای کار کردن دور هم جمع میشوند، اما حتماً قبول دارید که خوشگذرانی هم لازم است! تفریح گروهی ممکن است کمی از زمان شما را بگیرد، اما در عوض بهرهوری تیم را افزایش میدهد و بازدهی افراد را بالا میبرد. میتوانید در ساعات غیر اداری دور هم جمع شوید و یک فعالیت ورزشی یا سرگرمی مشترک داشته باشید. این کار به بهبود رابطه اعضای گروه کمک میکند و تنشها را کاهش میدهد.
در سایه نایستید!
درست است که شرح وظایف هر کس در گروه مشخص است، اما به این معنی نیست که کار خودتان را انجام بدهید و کنار بکشید. تا جایی که مزاحم کار بقیه نباشید، مشارکت کنید. از بقیه یاد بگیرید و به بقیه یاد بدهید. ایده بدهید و ایدههای بقیه را هم بشنوید. این فلسفه کار گروهی است و شما به عنوان یک جزء از یک کل، باید به کارکرد خود در تیم واقف باشید.