تعهد سازمانی به تعلق خاطر و پیوند عاطفی گفته میشود که کارکنان نسبت به سازمانی که در آن مشغول به کار هستند، احساس میکنند. به بیان دیگر احساس مسئولیت کارکنان در قبال تحقق اهداف و چشمانداز سازمان، به تعهد سازمانی تعبیر میشود. کارکنان متعهد با سازمان خود ارتباط عاطفی دارند، با آن سازگار هستند و اهداف آن را درک میکنند. ارزش افزوده چنین کارمندانی این است که در کار خود مصممتر هستند، بهره وری نسبتاً بالایی از خود نشان میدهند و در ارائه حمایت از سازمان و دیگر کارکنان فعالتر هستند. این شاخص را میتوان میزان با آمادگی افراد به درونی کردن به ارزشهای آن سازمان و همچنین میزان عمل به مسئولیتها و وظایف کاری اندازه گیری کرد.
انواع تعهد سازمانی
جان مایر و ناتالی آلن در مقالهای با عنوان “مدل سه مولفهای تعهد” به تفصیل تعهد سازمانی را مورد بحث قرار دادهاند. به عقیده مایر و الن سه نوع متمایز از تعهد سازمانی وجود دارد که در ادامه شرح میدهیم. هر کدام از انواع تعهد سازمانی تحت تاثیر عوامل متفاوتی به وجود میآیند:
تعهد سازمانی عاطفی
اولین نوع تعهد سازمانی که به آن تعهد عاطفی گفته میشود، به میزان تمایل کارکنان برای ماندن در سازمان مربوط میشود. اگر یک کارمند از لحاظ عاطفی به سازمان خود متعهد باشد، تمایلی به خروج از سازمان ندارد، احساس میکند در سازمان نقش مفیدی به عهده دارد و از شرایط کار خود رضایت دارد. کارکنانی که به لحاظ عاطفی متعهد هستند، در سازمان احساس ارزشمندی میکنند و به عنوان سفیران سازمان خود عمل میکنند، و به همین دلیل داراییهای بزرگی برای سازمانها به شمار میروند. نشانههای تعهد عاطفی عبارتند از:
- تمایل به دستیابی به اهداف سازمانی
- تمایل به کمک به پیشرفت شرکت
- انگیزه برای عملکرد موثر
- شرکت در جلسات و بحثهای تیمی
تعهد سازمانی مستمر
تعهد مستمر به میزان احساس نیاز کارکنان به ماندن در سازمان مربوط میشود. در تعهد مستمر، کارکنان تمایلی به خروج از سازمان ندارند؛ اما دلیل آن این است که به ماندن در سازمان نیاز دارند. به عبارت دیگر تعهد مستمر در نتیجه هزینههای ناشی از ترک سازمان ایجاد میشود. دلایل نیاز کارکنان به ماندن در سازمانها متفاوت است، اما دلیل اصلی آن فقدان جایگزینهای شغلی و دستمزد است.
یک مثال خوب از تعهد مستمر زمانی است که کارکنان احساس میکنند باید در سازمان بمانند، زیرا اگر به سازمان دیگری نقل مکان کنند، حقوق و مزایای جانبی آنها بهبود نمییابد. در مقابل کارکنانی که به لحاظ عاطفی متعهد هستند، ممکن است از کار خود ناراضی باشند، اما با این وجود مایل به ترک سازمان نیستند. تعهد مستمر تا حد زیادی به فرهنگ سازمانی بستگی دارد. سازمانهای حمایتکننده معمولاً کارمندان متعهد مستمر دارند.
تعهد سازمانی هنجاری
تعهد هنجاری زمانی رخ میدهد که فرد احساس میکند باید در سازمان بماند، چون در قبال آن وظایفی دارد. کارکنانی که به لحاظ هنجاری متعهد هستند، احساس میکنند که باید در سازمان خود بمانند؛ اما نه به این دلیل که به ماندن در سازمان نیاز دارند. کارکنان متعهد هنجاری احساس میکنند که ترک سازمان برای آنها عواقب فاجعهباری خواهد داشت و نسبت به خروج از سازمان احساس گناه میکنند. دلایل چنین احساسی متفاوت است، اما اغلب این افراد نگران این هستند که با ترک سازمان، در دانش یا مهارت خلاء ایجاد شود و فشار کاری بر همکارانشان افزایش پیدا کند. چنین احساساتی میتواند بر عملکرد کارکنان شاغل در سازمان تأثیر منفی بگذارد. اعضای تیم تحت تأثیر تعهدات هنجاری ممکن است در یک شغل بمانند زیرا:
- ترک سازمان بر عملکرد آن تأثیر می گذارد
- سازمان به آنها آموزش داده و از رشد حرفهای آنها حمایت کرده است
- سازمان به تلاشهای آنها به اندازه کافی پاداش میدهد
- سازمان با آنها رفتار مثبت و محترمانهای داشته است
هر سه شکل تعهد به شدت بر مدت اقامت کارکنان در سازمان تأثیر میگذارند. اما آنچه برای سازمانها مهم است، شناخت هر نوع تعهد در کارکنان و تشویق تعهد عاطفی است. در واقع تعهد ناشی از نیاز یا هراس برای یک سازمان مزیت ایجاد نمیکند و آنچه مطلوب است، حضور در سازمان به دلیل تعهد عاطفی است.
میزان تعهد به عوامل متعددی بستگی دارد و میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. به عنوان مثال، به طور فرضی در نظر بگیرید، فردی با یک شرکت تحقیقاتی بازار پرسود کار میکند و دستمزد هنگفتی دریافت میکند. در این شرایط، این احتمال وجود دارد که فرد در جایی که از ماندن در شرکت خوشحال است، تعهد عاطفی داشته باشد؛ اما همچنین میتواند تعهد مستمر داشته باشد، زیرا نمیخواهد از دستمزد و آسایش آن شغل صرفنظر کند. در نهایت، با توجه به ماهیت شغل، فرد نیاز به ماندن در شغل را احساس میکند که منجر به تعهد هنجاری میشود.
اهمیت تعهد کاری
دلایل متعددی وجود دارد که نشان میدهد تعهد کاری مهم است. یکی از مهمترین دلایل این است که به سازمان اجازه میدهد به اهداف خود دست یابد و به چشم انداز خود پایبند باشد. بدون نیروی کار با انگیزه، ممکن است سازمان تمام آنچه را که در طول سالها به دست آورده، از دست بدهد؛ اعم از احترام، سرمایه و اعتبار برند.
حفظ کارکنان یک مشکل واقعی است، با این حال، اگر سازمانها بتوانند به کارکنان خود احساس ارزشمندی بدهند، تعهد کاری در آنها تقویت میشود. بدون یک دسته از کارکنان با انگیزه و متعهد، یک سازمان میتواند در موقعیتی پرخطر قرار گیرد.
تعهد در کار منجر به بهره وری بیشتر میشود. کارکنانی که به کاری که در یک سازمان انجام میدهند متعهد نیستند، میتوانند برای سازمان فاجعه به بار بیاورند. چنین کارمندانی از وقت خود در محل کار، برای گشت و گذار در اینترنت یا حتی جستجوی فرصتهای شغلی دیگر استفاده کنند.
مزایای تعهد کاری
داشتن تیمی از کارکنان متعهد، رویای یک سازمان است که به حقیقت پیوسته است. در ادامه مزایای مجهز شدن سازمان به کارکنان متعهد و وفادار را با هم مرور میکنیم:
تحقق اهداف
افراد عادی فقط کاری را انجام میدهند که از آنها خواسته شده است؛ اما افرد متعهد انرژی و زمان بیشتری را صرف رسیدن به اهداف میکنند و سقف دستاوردهای آنها، خواستههای مافوق نیست. یک تیم متعهد، اهداف سازمان و نقش افراد در دستیابی به آن اهداف درک میکند. اعضای چنین تیمهایی خودانگیخته هستند و اهدافی بالاتر از آنچه از آنها انتظار میرود، تعیین میکنند. برای یک تیم متعهد، اهداف فقط یک عدد، تاریخ یا هدف نیستند، بلکه یک چشمانداز هستند.
توسعه سازمانی
سطوح بالاتر تعهد در میان یک تیم میتواند توسعه سازمانی را بهبود بخشد. توسعه سازمانی به تلاش سازمانها برای افزایش اثربخشی و توانایی خود برای رقابت در بازار هدف اشاره دارد. اگر افراد به سازمان متعهد باشند، اجرای استراتژیها یا سیاستهای جدید آسانتر میشود، زیرا تمایل به تغییر در جهت تحقق اهداف سازمان دارند. در حالت ایدهآل، افراد متعهد میتوانند ببینند که چگونه کارشان منجر به تغییراتی برای بهتر شدن میشود، بنابراین در مورد چالشهای جدید هیجانزده میشوند.
افزایش بهره وری
کارمندان متعهد از هیچ تلاش و کوششی برای پیشرفت سازمان فروگذار نمیکنند. چنین افرادی همه تلاشهای فردی و جمعی خود را در جهت منافع سازمان انجام میدهند. از سوی دیگر تنها به فکر بهبود عملکرد فردی و تلاش برای ارتقا نیستند، بلکه سعی میکنند تا با بهبود عملکرد خود و تیم، بهرهوری سازمان را افزایش دهند. چنین افرادی بهترین مبلغان سازمان هستند و ارزشهای سازمان را به خوبی به جامعه و مشتریان منتقل میکنند.
عوامل موثر بر تعهد در یک سازمان
به عنوان یک مدیر، لازم است بدانید که چطور میتوانید سطح تعهد سازمانی را در میان کارکنان سازمان خود بالا ببرید و تقویت کنید. عوامل زیر میتوانند بر میزان تعهد افراد نسبت به سازمان تأثیر بگذارند:
رضایت در محل کار
محیطهای کاری رضایت بخش، محیطهای حرفهای امن و لذت بخشی هستند که در آن افراد به مدیریت اعتماد میکنند تا نیازهای خود را در نظر بگیرند. اگر اعضای تیم ارزشی در حفظ سطح رضایت خود بدانند، چنین مکانهای کاری میتوانند تعهد را تقویت کنند. برای انجام این کار، آنها ممکن است استانداردها را بپذیرند و از آنها حمایت کنند و یکدیگر را به انجام همین کار تشویق کنند.
پاداش عادلانه
جبران منصفانه میتواند به ایجاد رابطه احترام متقابل و قدردانی بین اعضای تیم و مدیریت کمک کند. همچنین میتواند به افراد انگیزه دهد که برای مدت طولانیتری در شرکت بمانند. علاوه بر ارائه پرداخت رقابتی، استراتژیهای جبران خسارت مانند حمایت آموزشی، پاداش نقدی و غیرنقدی و مرخصی تشویقی ممکن است تعهد سازمانی را تشویق کند.
سبک رهبری موثر
سبک مدیران برای هدایت سازمان و کارکنان، به طور مستقیم بر میزان تعهد کاری کارکنان تاثیر میگذارد. تبعیض، بیتوجهی به دستاوردهای کارکنان، توزیع نامتناسب مزایای سازمانی و…، از مواردی هستند که تعهد سازمانی کارکنان را کاهش میدهند و موجب بیانگیزگی آنها میشوند. در اینجا چند نکته رهبری وجود دارد که میتواند تعهد سازمانی را تقویت کند:
- به افراد مسئولیتهای بیشتری بدهید
- افراد را متناسب با تخصص و مهارتشان به کار بگمارید
- به تواناییهای افراد اطمینان داشته باشید
ثبات شغلی
شرکتهایی که ثبات شغلی بیشتری برای کارمندان فراهم میکنند، اغلب تیمهای متعهدتری دارند. وقتی افراد احساس میکنند موقعیتهایشان امن است، از فکر کردن به شغلهای جایگزین خودداری میکنند و در عوض روی شغلی که در حال حاضر دارند، تمرکز میکنند. ثبات شغلی همچنین نشان میدهد که اعضای تیم میتوانند در یک سازمان رشد کنند و حرفه خود را ارتقا دهند و تعهد را به یک انتخاب جذاب تبدیل کنند.
ارتباط موثر
اگر به عنوان یک مدیر میخواهید مراتب بالاتری از تعهد سازمانی را در کارکنان سازمان ایجاد کنید، ایجاد ارتباط شفاف و مستمر یکی از بهترین راههای رسیدن به این هدف است. ارتباط شفاف، منظم و دو طرفه یک محیط کاری مثبت ایجاد میکند که در آن افراد احساس میکنند شنیده میشوند. به عنوان یک مدیر، ایجاد فضایی که به افراد اجازه میدهد در خط مشی شرکت مشارکت کنند، میتواند احساس تعلق ایجاد کند و تعهد سازمانی را تقویت کند. چند نکته ارتباطی خاص عبارتند از:
- برای جلسات فردی وقت بگذارید
- برای شنیدن نظرات افراد یک فضای امن ایجاد کنید
- پیشنهاد سازنده با بازخورد میتواند به بهبود ارتباطات کمک کند
تقویت تعهد سازمانی در کارکنان
همه سازمانها از کارکنان خود انتظار دارند که متعهد باشند، اما تعهد سازمانی موضوعی است که در شرایط خاصی در کارکنان ایجاد و تقویت میشود. به عبارت دیگر کارکنان در صورتی به لحاظ عاطفی به سازمان احساس تعهد میکنند که برخی از خواستهها و توقعات به حق آنها برآورده شده باشد. در غیر این صورت در بهترین حالت سازمان شاهد تعهد مستمر یا هنجاری خواهد بود و در بدترین حالت کارکنان خود را از دست خواهد داد.
تعهد سازمانی یک شبه حاصل نمیشود و به سرمایهگذاری نیاز دارد. مدیران باید محیطی را فراهم کنند که برای افزایش تعهد کاری کارکنان مساعد باشد. رسیدن به سطوح بالاتر تعهد در کار به زمان، انرژی و استراتژی نیاز دارد. در ادامه به برخی از مواردی که سازمانها میتوانند برای ایجاد تغییرات موثر و فوری به کار ببرند، اشاره میکنیم:
یک تیم قوی بسازید
کار تیمی شما را شکفت زده میکند! سازمانها باید فرهنگی را ایجاد کنند که در آن کار تیمی اهمیت داشته باشد. موفقیت کار تیمی بستگی به این دارد که کارمندان چقدر میتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند، در کنار هم کار کنند و به عنوان یک گروه خوب عمل کنند. البته کار تیمی همیشه هم راهگشا نیست و ممکن است به ضرر سازمان تمام شود. اگر قبول ندارید، مقاله دیگر آوات در مورد معایب کار تیمی را مطالعه کنید!
به کارمندان بگویید از آنها چه انتظاری دارید
کارکنان سختکوش، دارایی یک سازمان هستند. اکثر کارمندان میخواهند بخشی از داستان موفقیت سازمانی باشند که با آن در ارتباط هستند. بنابراین مهم است که اهداف، چشمانداز و مأموریت سازمان را به وضوح به کارکنان منتقل کنید. به این ترتیب کارکنان میدانند که سازمان از آنها چه انتظاری دارد.
فرهنگ شفافیت را رواج بدهید
در سازمان یک فضای شفاف ایجاد کنید. اجازه دهید کارمندان آزادانه در بحثها، تصمیمات مهم مربوط به کارکنان و سهم مهمی که میتوانند در سازمان داشته باشند، شرکت کنند. وقتی یک سازمان کارکنان را در جریان قرار میدهد، آنها احساس ارزشمندی و اعتماد میکنند. این باعث افزایش احساس تعلق آنها و در نتیجه افزایش تعهد به کار میشود.
ارتباط آزاد را تشویق کنید
ارتباطات آزاد در یک سازمان، اعتمادسازی میکند. سیاست درهای باز یکی از این راهها برای ترویج ارتباطات آزاد است. از روشهای تاییدشده دیگر مانند نظرسنجی رضایت کارکنان هم میتوانید برای دریافت بازخورد از کارکنان استفاده کنید. دقت کنید که بی توجهی به نتایج این نظرسنجیها میتواند اعتماد کارکنان را از بین ببرد.
پس از دریافت این بازخورد، سازمانها باید ذهنی باز داشته باشند تا بفهمند کجا انتظارات کارکنان را برآورده نمیکنند و چگونه میتوانند فرهنگ کاری را بهبود بخشند، بدون اینکه از کارکنانی که بازخورد ارائه کردهاند، انتقاد کنند. از این بازخورد استفاده کنید. هنگامی که کارکنان بدانند پیشنهادها یا بازخوردهای آنها ارزش دارد، تعهد کاری در آنها افزایش مییابد.
اخلاق کاری داشته باشید!
صداقت و مسئولیتپذیری دو عامل کلیدی هستند که به بهبود اخلاق در محیط کار کمک میکنند و سازمانها به شدت این ارزشها را در محل کار ترویج میکنند. هنگامی که کارکنان شاهد چنین ارزشهایی در یک سازمان هستند، خود نیز مقید به اخلاق میشوند و تمایل آنها به حضور در یک سازمان اخلاق مدار بیشتر میشود.
نوآوری، استراتژی است
اجازه دهید کارکنان شما در ارائه ایدهها، استراتژیها، راههای ارتباطی و غیره نوآور باشند. افراد مبتکر کارمندان متعهدی هستند. این کارمندان همیشه به دنبال راههای بهتری برای انجام حتی پیش پا افتادهترین کارها هستند. چنین کارکنانی باید توسط سازمانها شناسایی شوند و برای دستاوردها و نوآوریهای خود، پاداش دریافت کنند.
به رشد کارکنان خود کمک کنید
سازمانی که به کارمندان خود کمک میکند تا از نظر حرفهای و شخصی رشد کنند، مطمئناً کارکنان وفادارتر و متعهدتری خواهد داشت. یک سازمان میتواند با ارائه فرصتهای یادگیری، آموزش متقابل و هر روش تعاملی دیگری که از توسعه کلی آنها حمایت میکند، از کارکنان خود حمایت کند.
کارکنان را تشویق کنید
سازمانها باید به کارکنانی که عملکرد خوبی دارند، پاداش دهند. افراد بر اساس شرایط و ارزشها، با عوامل متفاوتی انگیزه میگیرند. سازمانها باید افرادی را که برای تحقق اهداف، بیشتر از سایرین زمان و انرژی صرف میکنند، شناسایی کنند و آنها را تشویق کنند.
موفقیت را با هم جشن بگیرید
کارکنان باید احساس کنند که اعتبار دارند و سازمان برای آنها ارزش قائل است. مدیران باید به کارکنان نشان دهند که از آنها مراقبت میکنند. اگر کارکنان بدانند که نظراتشان اهمیت دارد، با آنها منصفانه رفتار میشود، دستاوردهایشان به رسمیت شناخته میشود و اگر بخشی جداییناپذیر از یک سازمان هستند، سازمان را ترک نمیکنند.
کارمندان سازمان، سرمایههای شما هستند و موفقیت سازمان شما تا حد زیادی به تعهد و وفاداری آنها بستگی دارد. بنابراین برای وفادارسازی و تقویت حس اعتماد در میان کارکنان، باید یک استراتژی مدون و منسجم داشته باشید و به طور مستمر به آن عمل کنید.
منابع: questionpro و effectory و indeed