یکی از قوانین شرکت گوگل این است که به کارکنانش اجازه میدهد روزانه بخشی از وقت خود را صرف پروژههای شخصی کنند؛ یعنی پروژههایی که نه تنها هیچ عایدی برای کمپانی ندارد، بلکه وقت کارمندان را هم میگیرد، آن هم وقتی که برایش حقوق میگیرند! وقتی با گوگل طرف هستیم، میدانیم که هر کارش حتماً حکمتی دارد؛ اما حکمت این کار گوگل چیست؟ خلاقیت! گوگل به کارمندانش اجازه میدهد وقت و انرژی و البته خلاقیت خود را صرف کاری کنند که دوست دارند. در مقابل چه چیزی به دست میآورد؟ یک ذهن باز و خلاق! کارمندان گوگل بخشی از زمان روزانه خود را به رشد فردی اختصاص میدهند، فرایندی که در نهایت هم خودشان از آن منتفع میشوند و هم گوگل!
همه اینها را گفتم که به نقش مهم خلاقیت در سازمانها اشاره کنم. خلاقیت یک مهارت مهم هم در محیط کار و هم خارج از آن است. مهارت تفکر خلاق میتواند به شما کمک کند تا راهحلهای خلاقانهای برای مشکلات ایجاد کنید و در هنگام کار بر روی وظایف کاری، دیدگاه خودتان را عوض کنید. با یادگیری و به کارگیری تکنیک های خلاقیت و تمرین آنها، میتوانید این ویژگی را بهبود ببخشید. در این مقاله، 16 تکنیک خلاقیت را معرفی میکنیم که میتوانید خودتان یا در محل کارتان امتحان کنید.
تکنیک های خلاقیت چیست؟
تکنیک های خلاقیت به روشهایی گفته میشود که تفکر خلاق و مهارتهای مرتبط با آن مانند ایده پردازی، مدیریت ذهن و حل مسئله را در شما تقویت میکنند. در محل کار، میتوانید از این تکنیکها برای فعالیتهای گروهی یا مستقل استفاده کنید. برای مثال، تیمی که محصول، خدمات یا ابتکار جدیدی را توسعه میدهد، ممکن است از تکنیک های خلاقیت برای ارائه ایدههای نوآورانه یا طراحی محصول استفاده کند. یا فردی که با چالشی در محل کار مواجه میشود، ممکن است از این تکنیکها برای ابداع راهحلهای خلاقانه برای عبور از آن استفاده کند.
16 تکنیک خلاقیت کاربردی
میتوانید از روشهای مختلفی برای بهبود تفکر خلاق خود استفاده کنید. در اینجا چند تکنیک وجود دارد که ممکن است به شما در ایجاد ایدههای خلاقانه تر و حل مشکلات پیچیده کمک کند:
تکنیک طوفان فکری
تکنیک طوفان فکری یک تکنیک رایج برای ایده پردازی است که رویکردهای مختلفی برای پیاده سازی آن در سازمان وجود دارد. هدف اصلی این تکنیک، ارائه بیشترین تعداد ایده و در نهایت انتخاب بهترین ایده برای اجرا است. به عنوان مثال، یک گروه ممکن است یک تایمر ۵ دقیقهای تنظیم کند و به شرکت کنندگان اجازه دهد هر ایدهای را که به ذهنشان میرسد، بدون توجه به اینکه چقدر غیرعادی به نظر میرسند، به اشتراک بگذارند. پس از اشتراکگذاری، گروه میتواند این ایدهها را با صدای بلند مورد بحث قرار دهد و تصمیم بگیرند که کدام یک به بهترین وجه با نیازهای پروژه مطابقت دارند.
هنگام استفاده از تکنیک طوفان فکری، ضروری است که در مورد ایدههای تولید شده ذهنی باز داشته باشید و قضاوت نکنید تا اطمینان حاصل شود که همه شرکت کنندگان در اشتراک گذاری افکار خود احساس راحتی میکنند. گروهها معمولاً به شخصی نقش تسهیلگر میدهند که با نظارت بر جلسه طوفان فکری و حفظ یک فرآیند سازماندهی شده، جلسه طوفان فکری را در مسیر درست هدایت کند. آنها باید قبل از اینکه تصمیم بگیرند کدام ایده را دنبال کنند، همه گزینهها و قابلیت آنها را در نظر بگیرند.
تکنیک طوفان فکری منفی
در طوفان فکری منفی، شرکتکنندگان فهرستی از راهحلهای «بد» را برای مشکلی که میخواهند حل کنند، تولید میکنند. این تکنیک میتواند به راهحلهای خلاقانه منجر شود، زیرا گروهها موانع را شناسایی کرده و در جهت معکوس کردن آنها تلاش میکنند. به عنوان مثال، یک تیم ممکن است هدفی برای بهبود فروش داشته باشد. شرکتکنندگان میتوانند ایدههای بدی ارائه کنند که منجر به گرانتر شدن محصول یا کاهش عملکرد آن میشود. مانند طوفان فکری، گروه میتواند تایمر تنظیم کند و تا حد امکان ایده بنویسد. سپس افراد در مورد ایدهها به صورت گروهی بحث میکنند و تعیین میکنند که چگونه این ایدههای منفی را به ایدههای مثبت تبدیل کنند.
تکنیک مغزنویسی
نوشتن افکار یا مغزنویسی، مشابه طوفان فکری عمل میکند و تولید ایده را در یک محیط گروهی ترویج میکند. در یک جلسه مغزنویسی، گروه یک بیانیه مشکل یا ایده اصلی مرتبط با پروژه خود را شناسایی میکند. سپس هر شرکتکننده به طور مستقل فهرستی از ایده ها یا راهحلهای بالقوه را مینویسد. این تکنیک میتواند افرادی را که احساس راحتی کمتری برای به اشتراک گذاشتن افکار خود با صدای بلند دارن، تشویق به مشارکت کند.
هنگامی که شرکتکنندگان نوشتن ایدههای خود را به پایان رساندند، تسهیلکننده میتواند فهرستها را در گروه جمعآوری و توزیع کند. شرکتکنندگان دریافتکننده به فهرست نگاه میکنند و ایدههای بیشتری تولید میکنند، یا ایدههای اولیه را توسعه میدهند یا ایدههای نامرتبط را مینویسند. برخی از تغییرات ممکن است برای گروه محدودیت زمانی ایجاد کنند. در نهایت، گروه میتواند این ایدهها را با هم مورد بحث قرار دهد تا راهحلهای قابل قبولی را شناسایی کنند.
تکنیک پنج W و یک H
در این روش، شرکتکنندگان یک مشکل یا مسئله را شناسایی میکنند و برای حل کردن آن، یک چک لیست از کلمات پرسشی ایجاد میکنند: کی، چرا، چه، کی، کجا و چگونه. پاسخ به این سوالات میتواند به شرکتکنندگان کمک کند تا تفکر خود را متمرکز کنند و راهحلهای مرتبط را ارائه دهند. به عنوان مثال، تیمی که یک ابزار آشپزخانه جدید را میفروشد، میتواند این مجموعه سوالات را بپرسد تا استراتژی بازاریابی و پیام رسانی خود را توسعه دهد. آنها میتوانند از سؤالات زیر و پاسخهایشان برای توسعه پیامهای بازاریابی که نیازهای مشتریان هدفشان را برطرف میکنند، استفاده کنند:
- مشتریان هدف ما چه کسانی هستند؟
- چرا مشتریان ما به این محصول نیاز دارند؟
- مشتریان از این محصول برای چه کاری استفاده میکنند؟
- مشتریان چطور از این محصول استفاده میکنند؟
تکنیک کلمات تصادفی
تکنیک کلمات تصادفی یکی دیگر از تکنیک های خلاقیت است که از شرکت کنندگان میخواهد که یک کلمه یا عبارت مرتبط با مشکلی که میخواهند آن را حل کنند، شناسایی کنند. برای انتقال این مفهوم بهتر است یک مثال عینی بزنم. فرض کنید یک گروه تصمیم دارد کار تیمی را بهبود بخشد. برای رسیدن به این هدف با استفاده از تکنیک کلمات تصادفی، نماینده این تیم عبارت “کار تیمی” را در مرکز تخته سفید می نویسد. شرکت کنندگان لیستی از کلمات یا عبارات مرتبط با آن مفهوم را به صورت فردی یا گروهی تهیه میکنند. برخی از کلمات مرتبط ممکن است شامل ارتباط، گوش دادن، حمایت، مثبت اندیشی و همکاری باشد. این تکنیک به شرکتکنندگان کمک میکند تا ایدههای مرتبط با مشکلی را که میخواهند حل کنند شناسایی کنند و در جریان این تکنیک، مسائل انتزاعی را به وظایف عملی تبدیل میشوند.
تکنیک روش گالری
در روش گالری، یک نفر به نمایندگی از گروه، ایستگاههایی را با تخته یا کاغذهای استیکر مجهز میکند. هر شرکت کننده یک ایستگاه اختصاصی دارد که در آن تمام ایدههای خود را در رابطه با مسئله یا مشکل مینویسند. پس از چند دقیقه، شرکتکنندگان در اتاق قدم می زنند تا ایستگاههای دیگر شرکت کنندگان را مشاهده کنند و ایدههای افراد دیگر گروه، یادداشت برداری کنند. سپس به ایستگاه اصلی خود باز میگردند و به توسعه ایدههای اولیه خود ادامه میدهند و از ایدههای سایر اعضای گروه برای الهام گرفتن استفاده میکنند. این تکنیک میتواند به ایجاد راهحلهای جایگزین برای عبور از یک مشکل کمک کند و مهارت ایده پردازی افراد را تقویت کند.
تکنیک داستان سرایی
تیمها اغلب از استوری بورد برای برنامه ریزی کمپینهای تبلیغاتی، تهیه محتوای ویدیویی و یا پیشنهادات تجاری استفاده میکنند. با این تکنیک، شرکت کنندگان طرح کلی پروژهای را که در حال توسعه آن هستند، ایجاد میکنند. این طرح کلی میتواند شامل عناصر نوشتاری و بصری باشد و در این مرحله نیازی به تکمیل ایده ها نیست. این تکنیک خلاقیت به شرکت کنندگان کمک میکند تا ایدههای خود را قبل از شروع مرحله تولید، سازماندهی کنند. قالب طرح، تنظیم مجدد ساختار داستانها را آسان میکند و به تیمها اجازه میدهد تا با توسعه ایدههایشان، بخشهایی را اضافه یا از آن حذف کنند.
تکنیک نقش آفرینی
یکی دیگر از تکنیک های خلاقیت نقش آفرینی است. در تکنیک نقش آفرینی، شرکت کنندگان در نقش شخصیتهای فرضی قرار میگیرند و مشکلات و راهحلها را از دیدگاه خود تصور میکنند. برای مثال، مدیر تیم توسعه محصول ممکن است شخصیت یک مشتری بالقوه را بپذیرد. تفکر در مورد محصول از دیدگاه مشتری، میتواند افراد را قادر سازد تا ایدهها و راهحلهایی را ایجاد کند که خواستهها و نیازهای دقیق مشتریان را برآورده میکند. بسته به موقعیت، شرکتکنندگان میتوانند با استفاده از شخصیتهای متعدد به مشکل نگاه کنند.
تکنیک بله و …
تکنیک «بله و…» یکی دیگر از تکنیک های خلاقیت است که از تئاتر بداهه سرچشمه میگیرد. تیمها میتوانند از این روش برای ارتقا و توسعه خود به خودی ایدهها استفاده کنند. با شروع با یک کلمه، عبارت یا مفهوم واحد، شرکتکنندگان عبارت اصلی را با پاسخ دادن با «بله و …» گسترش میدهند. شرکتکنندگان ممکن است وقتی متوجه شوند که مورد قضاوت قرار نخواهند گرفت، در اشتراک ایدهها احساس راحتی بیشتری کنند.
بگذارید یک مقال بزنم تا با مفهوم این تکنیک بهتر آشنا شوید: اولین شرکت کننده ممکن است با این جمله شروع کند: «هدف ما بهبود سیستم مدیریت کارکنان است.» شرکتکننده دوم در پاسخ به او میگوید: «بله و… ما میتوانیم سیستم مدیریت فایل خود را با ایجاد صفحهگستردهای برای ردیابی سوابق بیمار، بهبود ببخشیم». شرکت کنندگان تا زمانی که از ایده ها یا راهحلهای تولید شده احساس رضایت کنند، به این اظهارات اضافه میکنند.
تکنیک نقشه ذهنی
با نقشه برداری ذهنی، شرکت کنندگان مشکل یا مسئلهای را که برای حل کردن آن دور هم جمع شدهاند، در مرکز تخته سفید یا یک تکه کاغذ می نویسند. سپس، مفاهیم یا راهحلهای مرتبط را در ناحیهای که بیان مسئله را احاطه میکند، اضافه میکنند و خطوطی را بین آنها ترسیم میکنند تا اتصالات بین مسئله و راهحلهای آن به تدریج ایجاد شود. شرکتکنندگان میتوانند گروه دیگری از عبارات را اضافه کنند که نحوه برنامهریزی آنها برای دستیابی به مفاهیم یا راهحلهای پیشنهادی را توضیح میدهد و دوباره این لایه را به لایه قبلی وصل میکند. این ابزار ایدهپردازی شبکهای از ایدهها و نحوه اتصال آنها را نشان میدهد و شرکتکنندگان را قادر میسازد تا روابط بین ایدههای خود را تجسم کنند.
تکنیک معکوس
با تکنیک معکوس، شرکتکنندگان سوالی را که مشکل را بیان میکند، در نظر میگیرند و آن را معکوس میکنند. به عنوان مثال، یک تیم ممکن است بخواهد جابجایی کارکنان را کاهش دهد. در این تمرین، شرکت کنندگان می پرسند: “چگونه میتوانیم جابجایی کارکنان را افزایش دهیم؟” با پاسخ به این سوال، تیم عواملی را شناسایی میکند که این مشکل را تقویت میکنند، مانند اجرای فرهنگ منفی یا محول کردن کار بیش از حد به کارکنان. این پاسخها نشان میدهند که چه کارهایی نباید انجام شود، و شرکتکنندگان را قادر میسازد تا راهحلهایی ایجاد کنند که این عوامل مؤثر را کاهش داده و نرخ جابه جایی کارکنان را کاهش دهد. در این سناریو، آنها میتوانند به استراتژیهایی برای تخصیص حجم کاری قابل مدیریت و ایجاد یک محیط کاری مثبت تر فکر کنند.
تکنیک تابلوی خلق و خو
تابلوی خلق و خو یا مود برد یک کلاژ است که میتواند شامل تصاویر، متن و نمونههایی باشد که اغلب توسط هنرمندان و طراحان استفاده میشود. با این حال، تابلوهای خلق و خوی میتوانند به عنوان منبع الهام برای پروژههای کاری دیگر هم مورد استفاده قرار بگیرد. سازمانها میتوانند از این ابزار برای نمایش مفاهیم انتزاعی در قالبی ملموس تر استفاده کنند. به عنوان مثال، یک تیم ممکن است هنگام توسعه استراتژیهای بازاریابی برای یک محصول جدید، یک تابلوی خلق و خو ایجاد کند. در مود برد بازاریابی، رنگهای برند و پیامهایی که کمپین تبلیغاتی به مصرفکنندگان منتقل کند، در کنار هم قرار میگیرند. در تابوی خلق و خو همچنین ممکن است از تصاویری استفاده شود که نشان دهنده احساس مخاطب باشد، مثلاً تصویر یک فرد خندان!
تکنیک درخواست تصویر
در تکنیک درخواستهای تصویر، از تصاویر از پیش انتخاب شده برای ترویج ارتباطات آزاد در میان افراد یک گروه استفاده میکنند. با این تکنیک، جلسه گروهی با بیان مسئله شروع میشود. یک فرد به عنوان تسهیل کننده میتواند به هر شرکت کننده پوشهای با حداکثر 10 تصویر آماده ارائه کند یا تصاویر را یکی یکی به گروه ارائه دهد. با استفاده از تصاویر، افراد گروه ایدههای مرتبط با موضوع اصلی یا بیان مسئله را ارائه میکنند. این تکنیک میتواند به مدیریت فرآیند طوفان فکری با معرفی عناصر خارجی برای ایجاد ارتباطهای جدید و غیرمنتظره کمک کند.
تکنیک تفکر استعاری
استعاره ها دو یا چند چیز را با هم مقایسه میکنند و میتوانند تحت اللفظی یا مفهومی باشند. به عنوان مثال، یک نقشه ممکن است به عنوان استعاره برای یک مکان عمل کند، زیرا آن مکان را نشان میدهد. افراد میتوانند از استعارهها برای ایجاد ارتباط بین مفاهیم و ایده پردازی بر اساس آنها استفاده کنند. همچنین میتوانند از استعارهها برای ملموس تر کردن مفاهیم انتزاعی استفاده کنند. به عنوان مثال، یک تیم ممکن است از تفکر استعاری برای مقایسه کسب و کار خود با یک گل استفاده کند. در واقع کسب و کار مانند یک گیاه عمل میکند؛ زیرا برای رشد به زمان، توجه و نگهداری دقیق نیاز دارد. با انجام این مقایسهها، تیم میتواند به فعالیتهایی فکر کند که میتوانند برای کمک به پیشرفت کسبوکار انجام دهند.
تکنیک شباهت ها و تفاوت ها
این تکنیک از شرکت کنندگان میخواهد که دو شی را انتخاب کنند. شی اول نشان دهنده مشکلی است که آنها میخواهند حل کنند و شی دوم یک مورد مرتبط است. به عنوان مثال، اگر فردی بخواهد مدیریت زمان خود را بهبود بخشد، ممکن است ساعتی را برای نمایش مشکل انتخاب کند در حالی که یک تقویم یک شی مرتبط را نشان میدهد. در گام بعدی فهرستی از شباهتها بین دو شی تهیه میشود و فهرست دیگری از تفاوتهای آنها ارائه میشود. هر دو شی زمان را ردیابی میکنند، اما یک ساعت بر ثانیه ها، دقیقه ها و ساعت ها تمرکز میکند در حالی که یک تقویم روی روزها و ماه ها تمرکز میکند. فرد میتواند از این شباهتها یا تفاوتها برای برانگیختن ایدهها استفاده کند تا به مدیریت مؤثرتر زمان خود کمک کند، مانند برنامهریزی ساعتی وظایف خود یا برنامهریزی هفتگی.
تکنیک نتیجه نهایی ایده آل
روش نتیجه نهایی ایده آل در هر دو حالت فردی و گروهی کار میکند. با این تکنیک حل مسئله، شرکت کنندگان ابتدا مسئله یا مشکلی را که به دنبال راهحل برای آن هستند، شناسایی میکنند و سپس راهحل ایده آل آن را توصیف میکنند. هنگام بحث در مورد نتیجه نهایی ایده آل، شرکت کنندگان نباید محدودیتهایی مانند ضرب الاجل یا بودجه را در نظر بگیرند. این تکنیک آنها را قادر می سازد تا بهترین راه ممکن را برای حل مشکل بدون در نظر گرفتن به محدودیت ها پیدا کنند. پس از ایجاد ایدههای بالقوه، میتوانند تمرکز خود را بر روی گزینههای قابل اجرا آغاز کنند.
مخلص کلام…
خلاقیت و ایده پردازی مهارتی است که نمیتوان نقش مهم و حیاتی آن را در کسب و کارها انکار کرد. حتی اگر این مهارت را داشته باشید، لازم است از تکنیک های خلاقیت برای تقویت یا اجرای آن در سازمان یا گروه استفاده کنید. هر کدام از این 16 تکنیک خلاقیت را میتوانید به صورت فردی اجرا و تمرین کنید و سپس به صورت گروهی در سازمان اجرا کنید. مطمئن باشید ساکتترین افراد گروه شما هم ایدههایی برای به اشتراک گذاشتن با شما دارند! این هنر شما است که این ایدهها را کشف و اجرا کنید!
منبع: indeed
برای دریافت مشاوره از کارشناسان فروش آوات، فرم زیر را تکمیل و ارسال کنید. کارشناسان ما در اسرع وقت با شما تماس میگیرند.