ایکیگای شما چیست؟ چه چیزی باعث میشود صبح از رختخواب بیرون بیایید؟ رفتن سر کار؟ خوردن تکه پیتزایی که از شام دیشب مانده؟ آماده کردن صبحانه برای خانواده؟ مسافرت آخر هفته؟ یا حتی نوشیدن یک فنجان قهوه؟ یا اصلاً هیچ اشتیاقی برای بیرون آمدن از رختخواب ندارید؟ این سوالی است که ممکن است گاهی به ذهن شما خطور کند و جواب مشخصی برای آن نداشته باشید. در سازمانهای خلاق که به دنبال جذب و حفظ نیروهای مشتاق هستند، موضوع انگیزه کارکنان در اولویت قرار دارد. به خصوص با شیوع بحران کرونا که یک اضطراب عمومی ایجاد کرده و فرصت مناسبی برای تأمل در مورد انگیزههای زندگی و کار فراهم کرده است.
ایکیگای چیست؟
ایکیگای یا ikigai یک اصطلاح ژاپنی است؛ iki به معنی زندگی و gai به معنی دلیل. ایکیگای را میتوان به معنی یک فلسفه عملی برای زندگی و راهی برای یافتن قدرت در شرایط سخت به کار برد. یعنی شناختن چیزهایی که برایشان ارزش قائل هستید و انگیزه زندگی شما هستند؛ یک نیروی درونی که به کارهای روزمره شما هم اهمیت میدهد. در زندگی حرفهای ایکیگای مشخص میکند که از کار خود دقیقا چه میخواهید.
در اوکیناوای ژاپن، ایکیگای به عنوان دلیلی برای برخاستن از خواب و لذت بردن از زندگی معنا میشود. نکته مهم این است که ایکیگای لزوماً به معنی داشتن شرایط خوب در زندگی یا کار نیست؛ ممکن است فردی شرایط خوبی نداشته باشد، اما همین که هدفی در ذهن دارد و برای رسیدن به آن تلاش میکند، یعنی ایکیگای را احساس میکند. رفتارهایی که باعث میشوند ایکیگای را احساس کنیم، کاملاً خودخواسته و اختیاری هستند و هیچ اجباری در آنها احساس نمیشود.
چهار عنصر ایکیگای
نمودار چهار عنصر ایکیگای در سالهای اخیر جای خود را در منابع انسانی سازمانها پیدا کرده است. این نمودار را آلبرت لیبرمن و هکتور گارسیا در کتابی با عنوان «ایکیگای: راز ژاپنی برای یک زندگی طولانی و شاد» معرفی کردهاند:
این نمودار، ایکیگای را نتیجه همگرایی در چهار حوزه زندگی میداند: چیزی که دوست دارید، چیزی که در آن مهارت دارید، چیزی که جهان به آن نیاز دارد و چیزی که برای انجام آن دستمزد میگیرید. ایکیگای، نقطه مشترک این چهار حوزه و همان چیزی که است که هر روز شما را از رختخواب بیرون میکشد. اگر به این نقطه برسید، چه مدیرعامل آمازون باشید و چه سرایدار ساختمان آمازون، رضایت شغلی شما تامین میشود!
پنج ستون ایکیگای
کن موگی عصبشناس و نویسنده ژاپنی، پنج ستون زیر را برای ایکیگای طراحی کرده است. او این ستونها را در امتداد ذهنیت و فرهنگ ژاپنی طراحی کرده، با این حال معتقد است که آنها را میتوان به همه فرهنگها عمومیت داد و همه میتوانند این اصول را در زندگی و کار خود اجرا کنند.
- از چیزهای کوچک شروع کنید
- خودتان را رها کنید
- هماهنگی و پایداری داشته باشید
- از چیزهای کوچک لذت ببرید
- در لحظه زندگی کنید
ذهنآگاهی و زندگی در لحظه، یکی از اصلیترین نکات در فرهنگ ژاپنی است. با این حال نباید از ترسیم چشمانداز برای آینده هم غافل شد. این چشمانداز میتواند تفریح آخر هفته یا یک هدف بزرگ شغلی باشد. ضمن این که نباید در این زمینه افراط کرد. زندگی همان روزهایی است که ما مشغول برنامهریزی برای لذت بردن از آینده هستیم و لذت بردن از لحظه حال را فراموش میکنیم.
ایکیگای در زندگی کاری
به نمودار ایکیگای نگاه کنید و شغل رویایی خودتان را تصور کنید: شغلی که دوستش دارید و خوب انجامش میدهید، گرهی از کار جامعه باز میکند و حقوق خوبی هم برای آن میگیرید. اصلاً چنین چیزی امکان دارد؟! سخت به نظر میرسد، اما اگر به چنین جایگاهی دست پیدا کنید، هر روز با شوق از رختخواب بیرون میپرید! دقت کنید که شغل رویایی شما ممکن است یکی از این شرایط را نداشته باشد، این شما هستید که میتوانید جنبههای کمرنگ و ضعیف کارتان را تقویت کنید.
چی دوست دارم؟
من حتی نمیدانم برای شام امشب چه میخواهم بخورم! چه برسد به این که در زندگی چه چیزی رضایتم را جلب میکند! همه ما داستانهایی درباره تغییر شغل و موفقیت شنیدهایم؛ از کارمندی که استعفا داده و کسب و کار خودش را راه انداخته تا کسی که شهر را رها کرده و در یک روستا مزرعه خودش را ساخته است. همه اینها خیلی خوب است، اما لازم نیست تغییراتی که شما ایجاد میکنید، اینقدر اساسی باشد. ستون اول ایکیگای را به یاد داشته باشید: از چیزهای کوچک شروع کنید.
به این فکر کنید که از کدام کارها بیشتر لذت میبرید: دوست دارید افراد را مدیریت کنید؟ یا کارهای فنی و دستی را بیشتر دوست دارید؟ نسبت به چالشهای کاری و حل مسائل پیچیده چه حسی دارید؟ از یاد دادن به دیگران لذت میبرید؟ سخنرانی چطور؟ دوست دارید عضوی از یک تیم باشید یا به تنهایی کار کنید؟ قدم اول این است که جنبههای ناخوشایند کارتان را پیدا کنید، چیزهایی که دوست ندارید و از سر وظیفه انجام میدهید.
جهان را نجات میدهم!
این پیچیدهترین قسمت کار است؛ کاری که من انجام میدهم همان چیزی است که جهان به آن نیاز دارد؟ این جنبه از ایکیگای به فداکاری و بخشندگی زیادی نیاز دارد. به بیرون از جعبه فکر کنید؛ لازم نیست کار خود را عوض کنید. این جنبه از ایکیگای را میتوانید حتی خارج از محیط کار تامین کنید. اگر از شغل خود چنین احساسی را دریافت نمیکنید، بیرون از محیط کار به دنبالش بگردید.
میتوانید یک روز از ماه را به فعالیت در سازمانهای عامالمنفعه اختصاص بدهید، یا به همسایه سالمندتان بگویید که خریدهایش را شما انجام میدهید. همین قدمهای کوچک و محبتآمیز، میتوانند به شما احساس مفید بودن بدهند و تاثیر شگرفی بر دیدگاه شما به سایر جنبههای زندگیتان داشته باشند. شما میتوانید به سهم خودتان جهان را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنید!
فلسفهای برای زندگی
کاروشی؛ واژهای در زبان ژاپنی که به مرگ ناشی از کار زیاد گفته میشود! بدیهی است که در چنین شرایطی، افراد باید یک فلسفه بسیار قوی برای کار کردن داشته باشند. این فلسفه در واقع یک مکانیسم مقابله با شرایط سخت است، یک عامل درونی که قدرت تحمل شرایط سخت را در فرد ایجاد میکند.
دن بوتنر در کتابی با عنوان «نواحی آبی»، از مناطقی از جهان نام برده که افراد زیادی با سن بیشتر از صد سال در آن زندگی میکنند، و نام ژاپن هم در این لیست هست. او استان اوکیناوا در ژاپن را نقطه صفر زمین از نظر طول عمر افراد دانسته است. در ژاپن فلسفه افراد برای زندگی، کار است. در این کشور چیزی به نام بازنشستگی وجود ندارد و افراد تا وقتی که توان جسمی و البته ذهنی داشته باشند، از کار کنارهگیری نمیکنند.
به خودتان سخت نگیرید!
زیاد سخت نیست؛ روزی چند دقیقه در پارک نزدیک محل کار یا منزلتان قدم بزنید، آشپزی کنید و غذاهای جدید بپزید، ورزش کنید و با کسی که دوستش دارید، چای بنوشید. همین چیزهای کوچک میتواند به شما کمک کند تا فلسفه زندگی را بیابید و از زندگی و کار بیشتر لذت ببرید. مطالعه کتاب «ایکیگای؛ راز ژاپنیها در داشتن عمر طولانی و زندگی شاد» هم خالی از لطف نیست.