با توسعه کسب و کار و پیچیده شدن زندگی کاری، به عنوان یک مدیر با مشکلات و مسائلی مواجه خواهید شد که ممکن است در نگاه اول غیرقابلحل به نظر برسند؛ اما با درک راهکارهای هوشمندانه حل مسئله از جمله طوفان فکری، درمییابید که چنین نیست. کتاب راهکارهای هوشمندانه با عنوان فرعی 68 تکنیک برای طوفان فکری، حل مسئله و تصمیمگیری، اثری است از دیوید کاتن که شما را در این مسیر همراهی میکند. این کتاب در ایران توسط فرشید فلاطوننژاد به فارسی ترجمه شده و نشر توسعه نوین آن را در سال 1397 منتشر کرده است.
کتاب راهکارهای هوشمندانه مجموعه ای شامل 68 راهکار و تکنیک برای فکر کردن و تصمیمگیری صحیح را به خواننده ارائه میدهد. نگارنده این راهکارها را از تحلیل منابع مختلف (از مشکلات روزمره و جاری سازمان تا روشهای خلاق مشارکت) به دست آورده است. نکته مثبت کتاب راهکارهای هوشمندانه این است که تکنیکها و راهکارهای آن صرفنظر از تعداد مشارکتکنندگان، در موقعیتهای مختلف قابل استفاده هستند. مدیران و رهبران سازمان، با کم و زیاد کردن تعداد شرکتکنندگان در تصمیمگیری و تفکر، میتوانند از آموزههای این کتاب در جهت جاریسازی روشهای خلاقانه در سازمان خود بهرهمند شوند.
دیوید کاتن به دنبال تألیف و ارائه یک منبع عملگرا بوده و به جای اختصاص بخشی از کتاب به اهمیت استفاده از تکنیکهای حل مسئله، به ذکر چند مثال کوتاه و واقعی اکتفا کرده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «عرضه آیپد در سال ۲۰۱۰ با انتقادات زیادی همراه بود؛ برخی آن را یک موبایل خیلی بزرگ میدانستند و از دید گروهی دیگر، یک لپتاپ بیش از اندازه کوچک به حساب میآمد. اما استیو جابز، مشکل ناهمگونی طراحی آیپد را با اتکا به مهارت حل مسئله پائول رند برطرف کرد.»
در کتاب راهکارهای هوشمندانه، ماهیت هر تکنیک، زمان و شرایط مناسب برای استفاده از آن، نحوه اجرا و نقاط ضعف و قوت و حتی مقیاس پیادهسازی آن شرح داده شده است. به این ترتیب قادر خواهید بود با در نظر گرفتن شرایط، بهترین راهحل را بیابید. از مهارتهایی که با مطالعه این کتاب میآموزید، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شناسایی و تعریف چارچوب مسئله
- یافتن یا طراحی راهحل مناسب برای مسئله
- خوشایندسازی فرایند تصمیمگیری و حل مسئله
- تقویت خلاقیت و نوآوری در سازمان
در بخشی از کتاب میخوانیم: «بسیاری از تکنیکهای مشارکتی حل مشکلات که با جزئیات به بیان آنها پرداختهایم، افراد را از برتری جستن (من رئیسم و تو مرئوس) و تهاجم و پرخاشگری (افراد ارشد صدای بلندتری دارند) منع میکنند. اساس تکنیکهای مشارکتی آن است که همه افراد از حقوق برابری برای ارائه نظرات خود برخوردار هستند و این امکان به اعضای ساکتتر سازمان و گروه داده میشود تا نظراتی را که در طول فعالیت روزمره از بیان آنها امتناع میکردند، ارائه دهند. نتیجه این فرایند، دستیابی به انبوهی از ایدهها است که راهحلهای خلاقانهتر و متفکرانهتری را در خدمت اعضای سازمان قرار میدهند. چنین بستری باعث ایجاد شجاعت در افراد مافوق سازمان، برای چشمپوشی از اقتدار مفروضشان شده و به اعضای ضعیفتر اجازه بیان راهکار میدهد. چنین رهبری برای اعضا قابل احترام خواهد بود. باید بدانیم روزهایی که فرماندهی و ریاست ارج و قربی داشتند، گذشته و کسانی که هنوز به آن تفکرات منسوخ شده معتقدند، خودشان را در جزیرهای به دور از اعضای سازمانشان پیدا میکنند.»
دیوید کاتن اندیشمند و صاحبنظر بریتانیایی، پس از بیست سال تجربه کار با مجموعههای بزرگ، از سال 2002 به عنوان یک مربی کسب و کار، فعالیت خود را به صورت مستقل ادامه داد. از او کتاب دیگری با عنوان Key Management Development Models هم منتشر شده است. بدون اغراق میتوان ادعا کرد که او در چهار قاره جهان و بیشتر از 40 کشور دنیا طرفداران خود را دارد. کاتن کتاب The Smart Solution Book را در سال 2016 به رشته تحریر درآورد.